هندزفری تو گوشم بود با ولوم بالا.. طبق معمول دلم تنهایی میخواست! دلم میخواست بزنم به یه راه و برم و فقط برم.. یه راهی که توش آشناهای زیادی رو ببینم.. پیش یه سریهاشون واستم و کلی نگاهشون کنم و از یه سریها هم فقط عبور کنم.. دلم میخواست هندزفری به گوش، با کفشای ونس، با یه مانتوی جلو بستهی گشاد که استینای پف و گشاد داره، با یه مقنعهی مشکی که بهمم میاد، با یه کوله پشتی که روش پره از پیکسلای رنگارنگ، کنار خیابون راه برم و برگای نارنجی رنگی که از درختا افتادن پایین رو لگد کنم، دلم میخواست کلی راه برم، انقد که پاهام تاول بزنه، انقد که بگم عاقا من غلط کردم.. دلم میخواست کلی عکس بگیرم از همه چیزو همه ور.. دلم میخواست برم برم و هیشکی نگه کجا میری.. هیشکی نگه کجای میای، هیشکی نگه دلم برات تنگ میشه، هیشکی نگه زود برگرد، هیشکی نگه منتظرتم..
کانال های تخصصی ابتدایی بازدید : 181
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 19:08